961405

مدیریت دانش چیست؟

مدیریت دانش





مدیریت دانش (Knowledge management) مدیریت سیستماتیک دارایی های دانش یک سازمان، به منظور ایجاد ارزش و دستیابی به الزامات تاکتیکی و استراتژیک می باشد. شامل ابتکارات، فرآیند ها، استراتژی ها و سیستم های حفظ و افزایش ذخیره سازی، ارزیابی، به اشتراک گذاری، پالایش و ایجاد دانش است. از این رو Knowledge Management به معنی یک گره قوی در اهداف و استراتژی سازمان بوده و شامل مدیریت نمودن دانشی است که برای برخی از اهداف کارآمد است و برای سازمان ایجاد ارزش می کند. مدیریت دانش شامل درک درستی از موارد زیر است:

بنابراین باید ارزش و کاربرد دانش ایجاد شده درک شود، این دانش باید نگه داری و ذخیره شود و در زمان مناسب برای افراد مناسب قابل دسترس باشد، به صورت پیوسته ارزیابی، پیاده سازی و اصلاح شود و هنگامی که با اهداف بلند مدت و کوتاه مدت در تضاد است، حذف گردد. از این تعریف متوجه می شویم که KM به مدیریت خلق دانش و تغییر اجزای سازمان، یادگیری سازمانی و فرهنگ سازمان بستگی دارد.

مدیریت دانش به این معنی است که، دانش در کجا و به چه شکل موجود می باشد، فرآیند هایی ایجاد می نماید که عملکرد سازمان را گسترش داده و اطمینان می یابد از این که طرح ها و ابتکارات پذیرفته و توسط اعضای سازمان پشتیبانی می شوند.

همچنین می تواند شامل خلق دانش جدید، و یا صرفا تمرکز بر روی اشتراک گذاری، ذخیره سازی و یا پالایش دانش تمرکز کند. باید به خاطر داشته باشیم که هدف کلی مدیریت دانش، ایجاد ارزش و اصلاح دارایی های دانش سازمان برای رسیدن به اهداف سازمانی می باشد.

پیاده سازی KM دارای ابعاد مختلفی است از جمله:

استراتژی:
استراتژی مدیریت دانش وابسته به استراتژی های اصلی سازمان می باشد. هدف؛ مدیریت، اشتراک گذاری و ایجاد دارایی های مرتبط با دانش می باشد که با کمک آن می توانیم به الزامات تاکتیکی و استراتژیک سازمان دست پیدا کنیم.

فرهنگ سازمانی:
فرهنگ سازمانی راه تعامل افراد، شرایط ایجاد دانش، مقاومت افراد در برابر تغییرات خاص و در نهایت راه های اشتراک گذاری دانش توسط افراد را تحت تاثیر قرار می دهد.

فرآیند های سازمانی:
فرآیندها، محیط و سیستم های مناسبی هستند که سازمان را قادر می سازند مدیریت دانش را به درستی پیاده سازی کند.

مدیریت و رهبری:
یکی از الزامات مدیریت دانش رهبری شایسته و با تجربه در تمام سطوح می باشد. طیف گسترده ای از نقش های مرتبط با این سبک وجود دارد که سازمان ها در پیاده سازی آنها تصمیم گیرنده هستند( ممکن است پیاده سازی کنند یا نکنند.) شامل مدیر ارشد دانش (CKO)، مدیران دانش، کارگزاران دانش و به همین ترتیب نقش و شغل هایی متفاوتی در مدیریت دانش وجود دارد.

تکنولوژی:
سیستم، ابزار و فن آوری متناسب با الزامات سازمان که به درستی طراحی و پیاده سازی شده است.

سیاست:
حمایت طولانی مدت برای پیاده سازی و حفظ مدیریت دانش در تمام بخش های سازمان، چرا که ممکن است پیاده سازی پر هزینه باشد و اغلب به صورت سرمایه گذاری نامشهود در سازمان بیان می شود.

در گذشته علت شکست طرح های چنین سبکی از مدیریت، اغلب به دلیل تمرکز بیش از حد بر روی ابزار و سیستم مدیریت دانش اولیه و هزینه بر روی بخش های نا مرتبط بوده است. در حالی که مدیریت دانش درباره انسان ها و تعامل انسانی است.
سیستم مدیریت دانش راه زیادی پیموده است و از بخش اختیاری به بخش اصلی و حیاتی در سازمان ها تبدیل شده است.

مدیریت دانش علم در دسترس قرار دادن اطلاعات مورد نیاز برای افرادی که نیاز به آن اطلاعات دارند، می باشد. مدیریت دانش تضمین می کند که سازمان می تواند دانش خود را افزایش داده، و این دارایی دانشی در زمان لازم قابل بازیابی و استفاده در برنامه های مورد نیاز سازمان باشد. به گفته پیتر دراکر مدیریت دانش، ” هماهنگی و بهره برداری از منابع دانش سازمانی، به منظور ایجاد سود و مزیت رقابتی می باشد”.


گروه مشاوران سرآمد کسب و کار (BCG)
مطالب مرتبط: ضرورت پیاده سازی مدیریت دانش برای کسب مزیت رقابتی
واژه های مدیریت دانش- بخش اول