بر اساس آمار منتشرشده سازمان مدیریت و برنامهریزی سابق در دهه هشتاد، متوسط زمان اتمام پروژههای ملی در کشور حدود 2/22 برابر زمان برنامهریزیشده در پروژه بوده است. محاسبات نشان میدهد تنها در پروژه کلان فازهای 6، 7 و 8 پارس جنوبی، به ازای هرروز تأخیر در بهرهبرداری از پروژه، کشور زیانی معادل 5،190،000 دلار متحمل میشود. اگر پروژههای بزرگ زودتر به بهرهبرداری برسند میتوانند اثری تعیینکننده در اقتصاد کشور داشته باشند. اصولاً تأخیر و شکست پروژهها به دلایل زیر اتفاق میافتد:
کمبود اعتبارات مالی
مشکلات و تزاحمات قانونی
استراتژی نادرست در اجرای پروژه
فقدان پیمانکاران و نیروهای کارآمد و متخصص
فقدان سیستم مدیریت صحیح علمی
مدیریت پروژه چیست؟ یک پروژه مجموعهای از فعالیتهاست که برای دستیابی بهمنظور یا هدف خاصی انجام میگیرد. پروژهها شامل فعالیتهایی هستند که باید در تاریخهای معین، با هزینههایی معین و کیفیت تعیینشدهای به انجام رسند. لازمه موفقیت هر پروژه، دستیابی توأم به هر سه عامل زمان، هزینه و کیفیت معین است و خارج شدن هر یک از سه عامل مذکور از حدود تعیینشده، میتواند به انجام پروژهای ناموفق و غیراقتصادی منجر شود. مدیریت پروژه، برنامهریزی و هدایت پروژه در چهارچوب زمان، هزینه و کیفیت مشخص بهسوی ایجاد نتایج مشخص آن است. مدیریت پروژه فعالیتهای برنامهریزی، سازماندهی، نظارت بر اجرا و هدایت اجرا را در برمیگیرد و سعی دارد تا با استفاده درست از منابع، نتایج مشخص و مورد انتظار را با هزینه توافق شده قبلی در موعد درست خود تحویل دهد. بهبیاندیگر مدیریت پروژه بهکارگیری دانش، مهارتها، ابزار و تکنیکهای لازم در اداره جریان اجرای فعالیتها، بهمنظور رفع نیازها و انتظارات متولیان از اجرای پروژه است. مدیریت پروژه در اجرای این مهم از دو بازوی قدرتمند برنامهریزی و کنترل پروژه بهره میگیرد. منافع پیادهسازی
تعیین مسئولیتهای اجرایی در قبال فعالیتهای تعریفشده