961405

اصول بهینه سازی سیستم  SCM

SCM

اصول بهینه سازی سیستم  SCM

بهینه سازی طراحی سیستم  «SCM» منوط به همکاری نزدیک بین شرکت، مشتریان و سازندگان می باشد. تنها در این صورت است که ارزش افزوده نیز به حداکثر رسیده و عدم کارایی ها به حداقل  کاهش می یابد. بدین منظور لازم است پنج اصل اساسی زیر به طور جدی دنبال شده و در متن برنامه ریزی استراتژیک شرکت گنجانده شود:

  1. خرید خارجی بر اساس کل هزینه آن باشد نه تنها قیمت.
  2. استفاده از منبع داخلی و خارجی برای خرید.
  3. ارزیابی رده بندی سازندگان.
  4. هماهنگی با سازندگان استراتژیک.
  5. پیش بینی درست.

SCM SCM

 

1- خرید خارجی بر اساس کل هزینه نه قیمت

به طور معمول اکثر تأکید خریداران به قیمت پائین تر می باشد، در حالی که قیمت تنها یکی از عوامل هزینه خرید یک کالا یا خدمات می باشد. برای مثال هزینه نصب و نگهداری و تعمیر و بهره برداری می تواند در این سبد هزینه نقش قابل توجهی داشته باشد. بعضی از شرکتها با کاهش قیمت محصول چنین وانمود می نمایند که کالای آنها (مثلاً حدود 2 درصد) ارزانتر است،  اما با افزودن هزینه های نصب و تعمیر و نگهداری عملاً (مثلاً ده درصد) بیشتر از رقبای خود دریافت می کنند.

شرکت IBM بر همین اساس، روش خرید را تغییر داده و به هر جای در نظر گرفتن تنها عامل قیمت، عوامل دیگری از قبیل: سرعت ارسال، خوش قولی، کیفیت، انعطاف پذیری و… را نیز در ارزیابی و انتخاب محصول مورد نیاز خود گنجانده است.

 2- استفاده از منبع داخلی و خارجی

در تأمین مواد اولیه و قطعات مورد نیاز نباید تنها به منابع داخلی اکتفا ننموده بلکه حتماً از منابع خارجی با مزیت رقابتی بهتر و موقعیت محلی مناسب تر نیز استفاده شود. بدین منظور لازم است آشنایی و تجربه کافی در خصوص تجارت بین المللی و مسائل آن ( از قبیل: تعرفه های گمرکی کشورها، زبان محلی، نرخ تبادل ارزها، فرهنگ های محلی و…) داشته و با توجه به تحلیل رقابت در سطح جهانی منبع یابی صورت پذیرد.

 

3- ارزیابی و رده بندی سازندگان

ارزیابی و رده بندی سازندگان داخلی به طور معمول توسط شرکت های SCM انجام می شود، همین کار در خصوص سازندگان و منابع خارجی نیز باید صورت پذیرد تا از نظر وابستگی و عدم وابستگی به منابع، مشکلی پیش نیامده و مزیتهای رقابتی در کل افزایش یابد.

تعیین شاخص های ارزیابی از قبیل: کیفیت، قیمت، زمان تحویل، خوش قولی، تجربه مهندسی، بهبود مستمر،…) و آگاهی سازندگان از آن می تواند کارساز باشد. شرکت های بزرگ معمولاً دستور العمل های ارزیابی را به صورت کتابچه راهنما در اختیار سازندگان قرار می دهند.

 4- هماهنگی با سازندگان استراتژیک

همکاری های استراتژیک اخیراً یکی از مباحث کلیدی در افزایش مزیت های رقابتی می باشد. که گرایش عمومی چالشگرانه استراتژیک را به سمت همکاری استراتژیک تغییر جهت داده است. انواع برادر خواندگی یا خواهر خواندگی بین شرکتهای مختلف ژاپنی از مصادیق این استراتژی ها می باشد که طی آن شرکت اصلی با آموزش و ارتقاء سطح کیفی سازندگان یا شرکتهای همکار خود تلاش می نماید ارزش افزوده را افزایش دهد.

برای مثال شرکت هوندا از طریق: کاهش هزینه ها، بهبود کیفیت، اعطای کمکهای مالی و اعتباری، تحقیق و توسعه محصولات و آموزش بخصوص در ارتباط با خوداتکایی سازندگان توانسته است قدمهای موثری را در جهت افزایش ارزش افزوده و سودآوری خود بردارد.

 5- پیش بینی درست

عوامل موثر در SCM و هزینه های آن متعدد بوده و شامل: بازاریابی و فروش، تدارکات، تولید و پشتیبانی مالی می باشد. لذا در هنگام پیش بینی لازم است همه این موارد در نظر گرفته شود. در غیر این صورت مشکل کوه یخ شناور (شامل هزینه های ظاهری SCM و هزینه های پنهان آن) به وجود می آید.

 
گروه مشاوران سرآمد کسب و کار (BCG)
مطالب مرتبط: مدیریت زنجیره تامین