961405

استراتژی تغییر

استراتژي تغيير

استراتژی تغییر



تغيير سازماني در استراتژی تغییر عبارت است از فرايند تغيير شرايط فعلي سازمان، در راستاي افزايش اثربخشي و ميزان دستيابی به اهداف سازماني؛ اين تغييرات مي‌توانند در هر بخش سازمان روي دهند. اما معمولاً در مراكز تمركز  اختيار، سطوح مسئوليت عناصر كليدي و ارتباطات سازماني روي مي‌دهند. مي‌توان اذعان داشت كه به لحاظ تكنولوژي‌هاي نوين، فرصت­هاي گسترده جهاني و روند كوچك­ترشدن شركت­ها، تمامي سازمان‌هاي امروزي به نوعي با تغيير مواجه هستند.

اغلب مديران براين باورند كه سازمان‌ها براي بقاء در شرايط محيطي متغيير مي‌بايست به طور مستمر تغيير كنند. مديرانی كه تغييرات مناسب را تشخيص مي‌دهند و آنها را به طور موفقيت‌آميز در سازمان‌هاي خود پياده كنند، منعطف‌تر و نوآورتر خواهند بود. چنين مديراني سرمايه هاي اصلي سازمان هستند. زيرا امروزه تغيير يكي از پايه‌هاي اساسي يك سازمان است كه مي‌بايست مديريت شود.

از سوي ديگر علاوه بر تغيير درجه‌اي از ثبات نيز پيش نياز موفقيت بلند مرتبه و بلندمدت يك سازمان است. سازماني كه به اندازه كافي ثبات نداشته باشد، موفقیت چندانی نصیبش نخواهد شد. در چنين شرايطي احتمال بقاء و رشد سازماني كاهش مي‌يابد و تغييرات مستمر منجر به سردرگمي و استرس كاركنان مي شود.

وجود متولي تغيير: شايد بتوان گفت كه مهمترين فاكتور در استراتژی تغییر سازماني است . به این ترتیب که شخصي از درون يا بيرون سازمان براي در دست‌گيري سرنخ و ايجاد تغييرات در شرايط فعلي فعالیت می­کند.

متولي استراتژی تغییر گاهي اوقات يكي از مديران خود سازمان وگاهي اوقات به دليل نياز تخصصي يك مشاور بيروني است. مسئوليت اين شخص گاهي به وسعت تغيير فرهنگ سازماني بزرگ بوده و گاهي به اندازه اعمال يك برنامه امنيتي جديد كوچك است. شايان ذكر است اگر چه وي در برخي موارد مسئوليت مديريتي ندارد؛ اغلب به متولي تغيير، مدير تغيير هم اطلاق مي شود.

به طور كلي مديران در تعيين متولي تغييرها بايد كسي را انتخاب كنند كه بيشترين توانايي ، تجربه و دانايي در كليه اين زمينه‌ها را داشته باشند. اگر متولي تغيير مناسب نباشد، پتانسيل‌هاي نهفته يك متغير سودمند هيچگاه از حالت باقوه به بالفعل نخواهد رسيد.

 تعيين زمينه‌هاي تغيير: در استراتژی تغییر يكي ديگر از فاكتورهاي اساسي مورد توجه مديران تعيين مواردي است كه مي‌بايست در سازمان تغيير كنند. بطور كلي مديران بايد تنها تغييراتي را اعمال كنند كه منجر به افزايش اثربخشي سازماني مي‌شود.از سال­ها پيش مشخص شده است كه اثربخشي سازمان حول 3 محور اساسي مي‌چرخد:

1ـ ساختار 2ـ تكنولوژي 3ـ انسان‌ها

تعيين نوع تغيير: تعيين نوع تغيير ، سومين فاكتور اساسي مورد توجه مديران در اعمال تغييرات سازماني است . اغلب تغيرات را مي‌توان در 3 گروه ذيل دسته بندي نمود:

1ـتغييرات ساختاري 2- تغييرات تكنولوژي    3ـ تغيير انساني

تغييرات ساختاري در استراتژي تغيير به افزايش اثربخشي سازماني ضمن تغيير كنترل‌هاي سازماني مؤثر بر عملكرد اعضاء سازمان تأكيد دارند. غالباً منجر به تغيير ساختار سازماني مي شوند.

 تغييرات تكنولوژي در استراتژي تغيير بر تغيير سطو تكنولوژي موجود در سيستم مديريت تأكيد دارند.

فرايند تغييرات انساني در استراتژی تغییر به منزله بالندگي سازماني است. بالندگي سازماني فرايندي است كه بر تغيير اعضاء يك سازمان تأكيد داشته، اين تغييرات را مبني بر ساختار تكنولوژي و ساير عناصر سازماني طراحي مي‌كنند.

شناسايي افراد متأثر از تغيير: مديران بايد در راستاي تضمين موفقيت تغييرات مورد نياز قادر به كاهش اثرات مقاومت‌هاي قابل پيش‌بيني باشند. مقاومت معمولاً از طريق «چشم‌پوشي از هيجانات» «اشاعه درك واقعي» «رفتار مثبت مديريت نسبت به تغييرات» و در نهايت اعمال تغييرات جزئي و مرحله‌اي ملايم‌تر مي‌شود.

ارزيابي تغييرات ايجاد شده: مديريت استراتژيك همواره با مديريت تغيير همراه است و مانند سايراعمال مديريتي نيازمند ارزيابي است. در مديريت بايد همواره چرخه دمينگ يا چرخه PCDA ( Act-plan-Do-check) در هر فرايند پويا وجود داشته باشد.

استراتژي‌هاي جهاني و چند مليتي internatianal:  مادامی كه يك شركت شروع به فعاليت در خارج از كشور خود مي‌كند مشاركت مرتبط با انتخاب‌هاي استراتژيك چند برابر مي‌شود. چنين شركت­هايي بصورت زیر دسته‌بندي مي‌شوند:

الف) شرکت­ هايي كه تنها به صورت بين‌المللي تجارت مي‌كنند.

ب) شركت­ هايي كه داراي حجم بالاي صادرات هستند و با شركت­هاي بازاريابي كشورهاي مختلف كار مي‌كنند.

ج) شركت­ هاي فرامليتي مالك شبكه‌اي از شركت­هاي وابسته در ساير كشورها.

د) شركت­ هاي چندمليتي كه محصولات خود را به بازارهاي بين‌المللي عرضه مي‌كنند داراي مديريت چند مليتي و حتي گاهي مالكيت بين‌المللي هستند.

بطور كلي چهارمحور اصلي : بازار، هزينه، دولت و رقابت، هدايت كننده صنايع و خدمات به سوي جهاني شدن هستند.

 

 گروه مشاوران سرآمد کسب و کار (BCG)
مطالب مرتبط: سه استراتژی در رهبری تغییر
چه کسانی بایستی در فرآیند تغییر در کسب و کار دخالت داده شوند؟