961405

4 رکن اساسی برای بهبود عملکرد مدیران

4 رکن اساسی برای بهبود عملکرد مدیران

رکن اول: تمرکز بر فعالیت‌ها

رهبری اقیانوس آبی بر پایه عمل‌گرایی است همان‌طور که استراتژی آن بر این اساس بناشده است. این نوع مدیریت بر اینکه مدیران به چه فعالیت‌هایی برای ایجاد انگیزش نیاز دارند و نتایج کسب‌وکار، تمرکز می‌کند نه بر آنچه آن‌ها نیاز دارند. این باعث خواهد شد تا در وجود آن‌هایی که هدایتشان می‌کنید انگیزه درونی ایجاد کنید. مجموع این اعمال و فعالیت‌ها معادل مدیریت استراتژیک شرکت است که مستقیماً به کار آیی منجر می‌شود. این تفاوت تأثیر مهمی در زمان و منابع موردنیاز ایجاد می‌کند که منجر به کار آیی بهتر و بهبود عملکرد می‌شود. تغییر فعالیت‌های یک فرد به‌مراتب آسان‌تر از تغییر ارزش‌ها و رفتارهای او است. البته تغییر فعالیت‌های یک مدیر یک راه‌حل جامع و کامل نیست؛ داشتن ارزش‌ها و رفتارهای درست بسیار مهم است. اما تغییر فعالیت‌ها امری است که هر فردی قادر به انجام آن است و بازخورد درستی ایجاد می‌کند.

رکن دوم: با به کار گرفتن افرادی که با آن‌ها مواجه‌اید، رهبری سازمان را به واقعیت‌های بازار پیوند دهید.

دیدگاه‌های مدیریتی که در سازمان‌ها به کار گرفته شدند اغلب کلی هستند و ازآنچه شرکت‌ها در چشم مشتریان نشان می‌دهند و نتایج بازاری که مشتریان انتظار دارند به دست آورند جداست. در مقابل، رهبری اقیانوس آبی بر ایجاد مدیران مؤثر تمرکز می‌کند که این امر با توجه به واقعیت‌های بازار که سازمان‌ها با آن مواجه‌اند و گزارش‌های مستقیمی که باید دریافت شود، تحقق می‌یابد. رهبری اقیانوس آبی یک نگرش کلی از فعالیت‌های رهبری مرسوم در سازمان نیست، همان‌طور که استراتژی آن به همان ویژگی‌های استراتژیک بین سازمان‌ها اشاره ندارد. به‌جای افرادی که با واقعیت‌های بازار روبه‌رو هستند، در مورد اعمال و فعالیت‌های مدیرانشان که مانع آن‌ها می‌شوند و آنچه نیاز دارند تا از مدیرانشان دریافت کنند و به‌طور مؤثری به مشتریان خدمت کنند سؤال می‌شود. زمانی که از افراد خواسته می‌شود تا فعالیت‌های رهبری سازمان را که موجب پیشرفت‌شان می‌شود و واقعیت‌های بازار که مخالف آنچه نیاز دارند انجام دهند است، تعریف کنند افراد نوعی از مدیریت را که خود و سازمانشان نیاز دارند را می‌پذیرند و به‌شدت انگیزه پیدا می‌کنند تا انرژی خود را به اشتراک بگذارند و بهترین وجه از توانمندی‌هایشان را نشان دهند. هنگامی‌که یک کارمند این جمله را می‌گوید «من همیشه برای ایجاد نتایج بازار تحت‌فشار هستم. نیاز به تصمیمات و اعمالی دارم که رئیسم از من حمایت کند تا در دستیابی به نتایج بازار موفق شوم» در این حالت یک نقطه انفصال وجود دارد.

رکن سوم: توزیع رهبری بین سطوح مختلف مدیریت

گرچه واقعیت‌های بازار که امروزه سازمان‌ها با آن مواجه‌اند می‌گویند که باید مدیران در هر سطحی وجود داشته باشند اما اکثر برنامه‌های رهبری سازمان که مشاهده کرده‌ایم هنوز بر رأس تمرکز دارند. کلید دستیابی به یک سازمان موفق، داشتن مدیران باقدرت در هر سطحی است. اینکه از مدیریت بالا انتظار داشته باشیم تا برای دستیابی به کار آیی بر خود تکیه کنند تصور غلطی است، چون منجر به بی‌انگیزگی مدیران خط مقدم که نزدیک‌ترین رابطه را با بازار دارند، می‌شود. مدیران اجرایی نیاز دارند تا مسئولیت را در سازمان بین افراد انتقال دهند که بسیاری از افراد بتوانند خدماتی در حد جهانی ارسال کنند. سازمان‌ها نیاز به توسعه عمیق رهبران مؤثر در سازمانشان با توزیع رهبری در سطوح مختلف مدیریت دارند، اما در اغلب موارد این امر صورت نمی‌پذیرد. رهبری اقیانوس آبی این نیاز را با تمرکز بر رهبری توزیع‌شده نه رهبری در سطح ارشد برطرف می‌کند. با رهبری توزیع‌شده، سطوح مدیریت را به ارشد، میانی و خط مقدم تقسیم می‌کنیم. رهبری اقیانوس آبی مدیریت را در هر سه سطح لازم می‌بیند تا اقیانوس استعدادها و انرژی‌های بیکار را آزاد کند و در سازمان بسط دهد. همچنین اقیانوس آبی این مسئله را درک کرده است که این سه سطح از یکدیگر متمایز هستند. هرکدام از آن‌ها یک نوع متفاوتی از مدیریت را لازم دارند تا مؤثر واقع شوند، چون هرکدام یک قدرت و وظیفه محیطی جداگانه برای تعامل با محیط بیرونی دارند. عواملی که مدیریت خوب را تعریف می‌کنند از فعالیت‌هایی به دست می‌آیند که رهبران نیاز به اتخاذ آن‌ها در هر سطحی دارند تا هم برای کارکنان و هم مشتریان ارزش ایجاد کنند. در این مسیر، رهبری اقیانوس آبی، مانند استراتژی اقیانوس آبی، یک بازی با مجموع صفر و برد-برد است. همان‌طور که بارها شنیده‌ایم «تقریباً هر فردی کسی را رهبری می‌کند، و این فقط شامل مدیر ارشد تیم نمی‌شود. اما زمانی که صحبت رهبری می‌شود، تمرکز ما بر مدیر ارشد است. حقیقت این است که با ۹۰ درصد افراد حتی برخوردی نداریم پس چگونه در سازمان ما تأثیرگذارند؟ ما برای بهبود عملکرد به مدیران مؤثر در هر سطحی نیاز داریم.»

رکن چهارم: اتخاذ فعالیت‌های رهبری مؤثر با هزینه پایین

تغییر اصلی در نقطه قوت مدیریت به‌ندرت اتفاق می‌افتد. زمان به‌تنهایی کافی نیست. رهبری اقیانوس آبی این مورد را به‌خوبی تشخیص می‌دهد. این نوع رهبری مبادله بین تأثیر و هزینه را می‌شکند. این کار را با تمرکز بر حذف و کاهش آنچه رهبران سازمانی انجام می‌دهند، محقق می‌سازد همان‌طور که بر آنچه مدیران برای رها کردن استعداد و انرژی بیکار به‌منظور کار آیی بالاتر نیاز دارند، تمرکز می‌کند. درزمینهٔ رهبری سازمان، تأثیر بالا یعنی دستیابی به انگیزه و اشتغال بالای افراد برای ایجاد نتایج در کسب‌وکار، درحالی‌که هزینه پایین به معنی سرمایه‌گذاری کمتر زمان توسط رهبران سازمان در منابع گران و محدود است. بسیاری از فعالیت‌هایی که وقت رهبران سازمان را اشغال می‌کند درواقع مانع مؤثر بودن آن‌ها می‌شود و این خود انرژی مدیران را تضعیف می‌کند. با حذف و کاهش سریع این فعالیت‌ها، زمان رهبران برای تمرکز بر فعالیت‌های جدید که تأثیر واقعی بر رهبری و تولید نتایج کسب و کار افراد دارد، آزاد می‌شود.برای تحقق رهبری اقیانوس آبی در عمل، ابزارهای تحلیلی و چارچوب‌های استراتژی اقیانوس آبی را با مفهوم رهبری وفق می‌دهیم. نتیجه این است که رهبری اقیانوس آبی و همه آنچه بر پایه فعالیت‌ها است، به‌راحتی درک می‌شود و با آن ارتباط برقرار می‌شود و افراد بیشتری را در سازمان به کار وامی‌دارد. ابزارها و روش‌شناسی بسیار مهم هستند. بدون آن‌ها آگاهی‌رسانی و حل چالش‌های توسعه رهبری برای عملکرد بهتر،دشوار خواهد بود.

بهبود عملکرد                            بهبود عملکرد