961405

مکاتب مدیریت تکنولوژی(بخش اول)

مکاتب مدیریت تکنولوژی(بخش اول)

در ارتباط با مدیریت تکنولوژی رویکردهای مختلفی وجود دارد که در قالب مکاتب مختلف مدیریت تکنولوژی می ­توان آن­ها را از یکدیگر تمییز داد. هرکدام از این مکاتب را می توان براساس شرایط محیط کسب و کار، محدوده یا هدف مدیریت تکنولوژی، موضوعات یا مسایلی که مکاتب با آن ها درگیرند و عناصر اصلی مدنظر در هر رویکرد تشریح کرد. براساس منحنی s، تکنولوژی پویا بوده و از چرخه عمر برخوردار است و مراحل توسعه مختلفی را طی می کند. براساس این منحنی، سرمایه گذاری بیشتر در توسعه یک تکنولوژی منجر به بهبود عملکرد آن خواهد شد. بنابراین منطق مکتب مدیریت تحقیق و توسعه عبارت است از اینکه سازمان ها به منظور دستیابی به عملکرد بالاتر باید در توسعه تکنولوژیک سرمایه گذاری مالی انجام دهند(Drejer,1996). تأکید بر اینکه چنانچه سازمان­ها در سرمايه­ گذاري روي تکنولوژی كوتاهي نكنند و تکنولوژی از لحاظ فني با مشكلي مواجه نشود، از نظر بازار مشكلي وجود نخواه داشت و موفقيت آن حتمي خواهد بود. در نتيجه تنها داشتن توجيه فني يك تكنولوژي، سرمايه گذاري روي آن را توجيه مي كرد. معيار انتخاب پروژه ها در اين مكتب تنها معيارهاي اقتصادي بود (Drejer,1997) در این مکتب، تغییرات تکنولوژیک، قابل پیش بینی و قابل تخمین زدن است، یعنی پیش بینی تکنولوژی را یک ابزار مدیریتی با اهمیت بالا دانستند. زمانی که چرخه عمر تکنولوژی کوتاه است، تأکید صرف بر R&D به منظور ایجاد بهبود عملکرد کفایت نمی­ کند. به عبارتی باید نوآوری را از ابداع جدا کرد، ابداع عبارت است از خلق یا یافتن چیزی جدید، درحالی که نوآوری دربردارنده کل فرایند مفهوم تا تجاری سازی است. در این مکتب، تغییر تکنولوژیک به نسبت غیرقابل پیش بینی به نظر می رسد اما هنوز از منحنی S تکنولوژی تبعیت می ­کند(Drejer,1996). پيش فرض اين مكتب اين بود كه تنها توجيه فني براي ورود يك تكنولوژي به بازار و موفقيت آن كافي نيست، بلكه بايد نسبت به تكنولوژي­هاي رقيب، نياز را به نحو مناسب­ تري مرتفع سازد. در نتيجه نظر مشتري به عنوان مصرف­ كننده تكنولوژي اهميت يافت و نياز به پيش بيني رفتار مصرف ­كننده در مواجهه با تكنولوژي احساس شد. در این مکتب تکنیک پیش بینی دلفی به عنوان ابزار شناسایی ناپیوستگی های تکنولوژیک پیشنهاد می­ شود (Drejer,1997).

مدیریت تکنولوژی