961405

لزوم همسویی استراتژیک کسب و کار با فناوری اطلاعات

همسویی استراتژیک

لزوم همسویی استراتژیک کسب و کار با فناوری اطلاعات

همسویی استراتژیک به‌منظور به‌کارگیری فناوری اطلاعات به بهترین شکل و متوازن با استراتژی‌ها و اهداف سازمان است. میزان پشتیبانی استراتژی سیستم‌های اطلاعاتی از استراتژی کسب و کار سازمان، و میزان پشتیبانی استراتژی کسب و کار سازمان از سیستم‌های اطلاعاتی آن سازمان را همسویی استراتژیک یا  راهبردی گویند؛ که این استراتژی به دو شکل بلندمدت و کوتاه‌مدت وجود دارد. درباره اهمیت این موضوع باید گفت از سال 1970 این بحث مطرح بوده و همواره جزو مهم‌ترین مسائل و دغدغه‌های مدیران هر دو بخش از سازمان بوده است. با رشد روزافزون فناوری اطلاعات و پویایی استراتژی‌های کسب و کار و مرتبط ساختن این دو بخش با یکدیگر، روزبه‌روز به اهمیت ایجاد همسویی استراتژیک و بخصوص حفظ آن افزوده می‌شود. مدیران موفق به کسب همسویی در سازمان، سود بسیاری از یکپارچه‌سازی سازمان خود به دست آورده‌اند؛ و بر این باورند که ایجاد یکپارچگی برای بقا و موفقیت سازمان ضروری است. همچنین با تمرکز بر روی اصول کسب و کار در نظر گرفتن فناوری اطلاعات به‌عنوان عامل تغییر، کارایی، اثربخشی و ارزش‌افزوده در سازمان به دست می‌آید. در بررسی همسویی استراتژیک به سه مدل اصلی می‌رسیم: مدل کلارک، مدل همسویی BITAM و مدل همسویی 4C که در ادامه به جزییات این سه مدل می‌پردازیم. مدل کلارک: در سال 1994 توسط کلارک مطرح شد که 5 عامل برای همسویی در این مدل تعریف‌شده است.
  1. ساختار          2. فرآیندهای مدیریت             3. افراد و نقش‌ها           4. فناوری            5. استراتژی
رابطه بین فناوری و استراتژی در این مدل ساده و مستقیم نیست و می‌تواند از عوامل فناوری، محیط اقتصادی- اجتماعی داخلی و خارجی و فرهنگ‌سازمانی تأثیر بگیرد. محور این مدل به فرآیندهای مدیریت توجه دارد که این فرایندها بین استراتژی کسب‌وکار و فناوری اطلاعات هستند و اگر مدیریت مناسبی روی آن‌ها اعمال نشود، همسویی استراتژیک با مشکل مواجه خواهد شد. مدل BITAM) Business IT Alignment Methodology): این مدل و متدولوژی آن در سال 2002 توسط میچن و کازمن ارائه شد. بادید انتقادی به مدل‌های قبلی بوده و چگونگی سنجش و اصلاح عدم همسویی را موضوع مهمی می‌پندارد که مدل‌های قبلی به آن نپرداخته‌اند. همچنین بیان می‌کند جستجو و مطابقت شیوه‌هایی برای نوآوری مداوم در فرآیند همسویی ضروری است. لایه‌های مدل‌های کسب‌وکار، معماری‌های فناوری اطلاعات و معماری‌های کسب‌وکار در این مدل مطرح‌شده‌اند. این مدل، همسویی کسب‌وکار را بر مبنای معماری فناوری اطلاعات بیان کرده است. مدل 4C: طبق تحقیقاتی که در آن از 21 مدیر ارشد IT و کسب‌وکار در 15 سازمان بزرگ در سال 2004 انجام شد، سازمان‌هایی که همسویی استراتژیک بیشتری داشتند، 4 مبحث اساسی را رعایت کرده و بکار گرفته اند:
  1. جهت‌گیری واضح و روشن سازمان    2. وجود تعهد     3 . ارتباطات     4. یکپارچگی بین بخش‌ها
  1. جهت‌گیری واضح و روشن: وجود یک استراتژی واضح و شفاف برای طولانی‌مدت و بلندمدت که نیازمند هماهنگی استراتژی کسب‌وکار و فناوری اطلاعات است. تدوین استاندارد معین و معماری کلان نیز جهت افزایش همسویی در بسیاری سازمان‌ها انجام می‌گیرد.
  2. وجود تعهد: پشتیبانی بالاترین سطح مدیریت از سازمان است که جهت پیاده‌سازی یکپارچگی در سازمان، وجود احترام و اعتماد متقابل در سازمان ضروری است.
  3. ارتباطات: به‌عنوان عامل کلیدی مطرح‌شده است. نیازمند ارتباط مؤثر بین مدیران IT و مدیران کسب‌وکار است.
  4. یکپارچگی بین بخش‌ها: به‌عنوان یکی از نتایج همسویی به آن نگاه می‌کنیم. مرزها باید حذف شوند و یک ساختار نظارتی گسترده در سازمان ایجاد شود.
گام‌های همسویی IT و کسب‌وکار عبارت‌اند از: تعیین ارزش‌های سازمان، رتبه‌بندی اولویت‌های ارزش‌های کسب‌وکار، تخصیص مجدد منابع به اولویت‌ها، اطلاع‌رسانی وضعیت فعلی همسویی در سازمان و ارائه برنامه‌ای برای افزایش آن، سازمان‌دهی جهت حفظ همسویی مراحلی نیز جهت رفع عدم همسویی وجود دارند ازجمله: کشف و شناسایی، اصلاح و پیشگیری همسویی امروزه بحث بسیار مهم و ضرورری در تمامی سازمان‌ها است که عدم دستیابی به آن لطمه‌های جبران‌ناپذیری به سازمان وارد خواهد کرد.   نویسنده: الهام بداقی /  گروه مشاوران سرآمد کسب و کار (BCG) مطالب مرتبط: نقش مشاوره کسب وکار دیجیتال در جهت دهی به استراتژی تدوین شده در سازمان های دیجیتال