961405

سنجش بلوغ اجرای مدیریت بهره‌­وری (بخش اول)

سنجش بلوغ اجرای مدیریت بهره‌وری

سنجش بلوغ اجرای مدیریت بهره‌­وری (بخش اول)
شرکت گروه مشاوران سرآمد کسب و کار در پژوهشی با هدف سنجش بلوغ اجرای مدیریت بهره‌­وری در سازمان‌های ایرانی به منظور شناسایی موانع ارتقای بهره‌وری پرسشنامه‌ای متشکل از هشت عامل رهبری بهره‌­وری، فرهنگ و ارزش‌ها، توسعه‌ی برنامه‌ریزی و تفکر بهره­‌وری، هماهنگی، همسویی و تناسب در سازمان، اندازه­‌گیری عملکرد، مدیریت عملکرد، بهبود فرآیند و پایداری مدیریت بهره­‌‍وری طراحی نموده و خروجی این طرح بعنوان مقاله‌­ای در دومین کنفرانس علمی پژوهشی مدیریت و مهندسی صنایع موناکو-فرانسه در حال چاپ است. در این پژوهش به تفکیک، هر عامل ارزیابی و تحلیل گردیده است و بطور کلی 5 سطح بلوغ (سازمانهای با عدد 1 کمترین سطح بلوغ و 5 بیشترین سطح بلوغ را دارند) برای سازمانها در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش  بصورت مجزا ارایه می­‌گردد. نتایج نشان می­ دهد: 
عامل رهبری بهره‌­وری در سطح 3 بلوغ قرار دارد که نشان از عدم تعریف ارزش‌ها و رفتارهای مطلوب در مدل فرهنگی سازمان بوده و مدیران چه در سازمان‌های خصوصی و چه در سازمان‌های دولتی تنها با گزارش‌های مستقیم درگیر موضوعات و پیشرفت بهره­‌وری در سازمان هستند. در حدود 76درصد موارد بلوغ این عامل در سطح یک، دو و سه است و مهمترین دلیل آن این است که توسعه مراودات و ارتباطات در پیشبرد ارتقای بهره‌­وری و تشریح اهداف مرتبط با ارتقا بهره­‌وری در بازه­‌های زمانی کوتاه مدت تعریف شده‌اند و بررسی موانع و مشکلات پیش‌روی تحقق اهداف مربوطه در جلسات حضوری و اتخاذ تصمیم و انجام آن به گونه‌­ای است که کارکنان موضوع بهره­‌وری را جدی تلقی نمی‌نمایند.

عامل توسعه برنامه‌ریزی و تفکر بهره‌­وری در سطح بلوغ 2 قرار دارد که نشان از عدم درگیری کل سازمان در مسئله بهره­‌وری می­‌باشد. مسئولیت برنامه‌­ریزی­‌ها و پیگیری­‌های مربوطه با یک بخش کوچک در سازمان می­‌باشد. فرآیند ساختار­ یافته­‌ای برای ارتقای بهره­‌وری وجود ندارد. آموزش‌های منظم و برنامه توسعه‌­ای برای تیم‌های بهره‌­وری وجود نداشته و تصمیماتی در سازمان برای ارتقای بهره­‌وری اخذ نمی‌­گردد. در حدود 76 درصد موارد بلوغ این عامل در سطح یک و دو است و مهمترین دلیل آن است که تیم ارتقای بهره‌­وری در سازمان‌ها محدود به یک تیم کوچک است و مالک این فرآیند معمولاً واحدهایی مانند تحول و بهره‌­وری، کیفیت، برنامه‌ریزی، طرح و برنامه می‌­باشند و این طرز تلقی سبب شده است مدیران نسبت به ارتقای بهره‌وری مسئولیت‌پذیری کمتری داشته باشند. به همین دلیل توصیه می­‌شود که ارتقای بهره‌­وری جرء لاینفک کار و مسئولیت کلیه مدیران قرار گیرد و مدیران انجام بهره­‌ور وظایف را مسئولیت خود بدانند. در این صورت تفکر بهره‌­وری در کلیه مدیران جاری می­‌شود و انجام امور بصورت بهره‌ورتر برنامه‌ریزی می­‌گردد.

عامل هماهنگی، همسویی و تناسب در سازمان بطور کلی در سطح بلوغ 1 قرار دارد (سازمان‌های خصوصی در سطح 2 و سازمان‌های دولتی در سطح 1 بوده‌اند) که نشان می­‌دهد امور به طور محدود بر پایۀ ساختار سازمانی متمرکز شده است و در عین حال، ورودی‌های اندکی از ذینفعان به سازمان وارد می‌شود. در سازمان‌های خصوصی وضعیت کمی متفاوت بوده و سازمان شروع به اتخاذ تصمیمات همسو با نیازها و بازخورد مشتریان نموده است. در حدود 64 درصد موارد بلوغ این عامل در سطح بلوغ یک و دو است. هم‌راستایی برنامه­‌ها، فرایندها در راستای استراتژی ارتقای بهره­‌وری و پایش شاخص‌های پیشرفت برنامه‌­ها و اندازه‌­گیری شاخص‌های اثربخشی و کارایی فرایندها در دوره‌های کوتاه مدت سبب همسوسازی در این مسیر می­‌گردد.

مراوده اهداف و نیات و ضرورت اجرای برنامه‌­های ارتقای بهره‌وری سبب هم‌ذهن‌سازی خواهد شد که پیشنهاد می­‌شود این موضوع در جلسات بهبود بهره­‌وری همواره در بحث و تبادل نظر قرار گیرد.

عامل اندازه‌­گیری عملکرد در سازمان بطور کلی در بلوغ سطح 2 قراردارد که نشان می­ دهد داده‌های عملکردی در سازمان‌ها بصورت روتین جمع‌آوری شده و عمدتاً بر عملیات تمرکز داشته‌­اند. سنجه‌های اندازه‌گیری بهره‌­وری جمع‌آوری نشده و مسئول پاسخگوی مشخصی ندارد و همچنین این مسئله در سازمان فرهنگ‌سازی نشده است. در حدود 68 درصد موارد بلوغ این عامل در سطح یک و دو است و مهمترین دلیل آن است که تعریف سنجه­‌های اختصاصی بهره­‌وری در کلیه حوزه­‌های سازمانی پیشنهاد می­‌گردد.

عامل مدیریت عملکرد در سازمان بطور کلی در سطح بلوغ 2 قراردارد که نشان می­‌دهد دستاوردها و عملکرد بهره­‌وری بر حسب نیاز سازمان بازنگری شده و جدی گرفته نمی‌شود. هیچ مسئولیت و پاسخگویی برای عملکرد تحقق اهداف بهره‌­وری وجود ندارد. مالکین و صاحبان سنجه­‌ها مشخص نبوده و مدیریتی بر عملکرد بهره­وری سازمانها صورت نپذیرفته است. در حدود 62 درصد موارد بلوغ این عامل در سطح بلوغ یک و دو است همانطور که در معیار توسعه برنامه­‌ریزی و تفکر بهره­‌وری اشاره گردید، به اشتباه بهره­‌وری مسئولیت یک تیم کوچک است ولیکن مالکین فرآیندهای سازمان، مسئول ارتقای بهره­‌وری هستند. در اینصورت پاسخگویی نسبت به ارتقای بهره‌­وری افزایش می­‌یابد و مدیران پاسخگوی سنجه­‌های مرتبط با اهداف بهره‌­وری ختصاصی خواهند بود.
مولف: سید حبیب پاشا جبلی و لیدا حیدری
مطالب مرتبط: مدیریت بهره‌وری فراگیر ، ارتباط عملکرد و بهره‌وری