961405

رهبران چگونه می اندیشند؟

رهبران چگونه می اندیشند؟

رهبران تحت تأثير شم خود، همه چیز را با جهت گیری رهبری ارزیابی می کنند. بعضی ها با شم قوی رهبری متولد می شوند. بعضی دیگر برای رسیدن به این شم باید به سختی تلاش کنند. اما به هر صورت تکامل یافت. نتیجه کار، ترکیبی از توانمندی ذاتی و مهارت های فراگرفته شده است. این شم آگاه شده به رهبری امکان پرش می دهد. مهم این است که کسی بتواند عوامل ناملموس را شناسایی کند و به کمک آنها برای دستیابی به هدف های مهم اقدام نماید.


شم به رهبر کمک می کند عوامل ناملموس پیش روی رهبری را شناسایی کنند:

می توانند موقعیت را بخوانند

رهبران موفق کسانی هستند که می توانند در همه موقعیت ها به جزئیاتی توجه کنند که از دید دیگران پنهان می ماند. جان سی مکسول عنوان می کند که “وقتی در اسکای لاین در سن دیه گو کار می کردم، گاه باید به سفرهای طولانی می رفتم. اغلب وقتی پس از ده تا چهارده روز به محل کارم برمیگشتم، می توانستم حدس بزنم که اتفاقی افتاده است. می توانستم این را احساس کنم. بعد از یک ساعت صحبت با سایر کارکنان، بر اوضاع مسلط می شدم.”

 

توانمندی ذاتی و مهارت های آموخته شده تولید شم آگاه می کند. بدین گونه رهبران می توانند وظایف خود را انجام دهند.

 

می توانند تغییرات را بخوانند

هر اتفاقی که پیرامون ما می افتد، در متن تصویری بزرگتر است. رهبران می توانند از حوادث در شرف وقوع قدمی به عقب بردارند و نه تنها بینند که افرادشان به کجا رفته اند، بلکه تشخیص دهند در آینده در کدام جهت حرکت می کنند. آنها می توانند بوی تغییرات را استشمام کنند.

 

 از منابع خود آگاهند

تفاوت عمده میان موفق ها و رهبران، طرز نگاه آنها به منابع خود است. موفق ها به کاری که می توانند بکنند توجه دارند. از سوی دیگر، رهبران هر موقعیت را با توجه به منابع موجود نگاه می کنند: پول، مواد خام، فناوری، و از همه مهم تر کارکنان. آنان هرگز فراموش نمی کنند که نیروی انسانی بزرگترین سرمایه آنهاست.

رهبرانی که می خواهند موفق شوند، همه منابع خود را به سود سازمانشان به کار می گیرند.

کارکنانشان را می خوانند

رئیس جمهور لیندون جانسون زمانی گفت وقتی وارد اتاقی می شوید،اگر تشخیص ندهید چه کسی یاور و چه کسی مخالف شماست به دنیای سیاست تعلق ندارید. این موضوعی است که در مورد رهبری نیز صدق می کند. رهبران دارای شم و شهود می توانند اتفاقاتی را که در محدوده افرادشان روی می دهد شناسایی کنند و بلافاصله با امیدها، هراس ها، و نگرانی های آنها ارتباط برقرار سازند.

خودشان را می خوانند

سرانجام می توان گفت که رهبران خوب خودشان را می خوانند. آنها از توانمندی ها، مهارت ها، نقاط ضعف، و ذهنیت خود آگاهند. رهبران خوب موافق این نظر جیمز راسل لاول هستند که گفت: «کسی که در برخورد با خودش صمیمی نباشد، نمی تواند به مکان های رفیع برسد.»


منبع: کتاب 21 قانون انکارناپذیر رهبری اثر جان سی مکسول

گروه مشاوران سرآمد کسب و کار (BCG)
مطالب مرتبط: توسعه مهارت های رهبری – قانون درپوش