961405

ارزيابي استراتژي – بخش اول

ارزيابي استراتژي


 

 تصميمات نادرست استراتژيك مي تواند ضربه هاي شديد و خسارت هاي جبران ناپذيري به سازمان وارد كرده و سازمان را با دردسرهاي زيادي روبه رو سازد. و در مواردي اوضاع شركت به نحوی می شوند نمي تواند مسير رفته را باز گردد يا روند امور را تغيير دهد. بنابراين ، بيشتر استراتژيست ها در این مورد اتفاق نظر دارند كه از نظر سلامت و ادامه حيات سازمان، ارزيابي استراتژي اهميت زيادي دارد.

ارزيابي به هنگام مي تواند مديريت را از وجود مسائل و مشكلاتي كه دامنگ ير شركت خواهد شد آگاه سازد تا شايد پيش از اينکه وضع وخيم شود، اقدامات اصلاحي به عمل آيد.
ارزيابي استراتژي شامل سه فعاليت اصولي مي شود :

  1. بررسي مباني اصلي استراتژي هاي شركت
  2. مقايسه نتيجه هاي مورد انتظار با نتيجه هاي واقعي
  3. انجام دادن اقدامات اصلاحي به منظور اطمينان يافتن از اين كه عملكردها با برنامه هاي پيش بيني شده مطابقت دارند .

ارزيابي موفقيت آميز استراتژي ها بر پايه اين واقعيت قرار دارد كه نتيجه عمليات در زمان مقرر و به صورتي مناسب ارائه گردد . ارزيابي استراتژي نمي تواند به هيچ وجه بهتر از اطلاعاتي باشد كه بر اساس آن عمل شده است . اگر مدیران ارشد بر مديران رده پايين فشار زيادي وارد آورند، احتمال اين وجود دارد كه آنها در اعداد و ارقام دست كاري كنند، تا نتيجه كار به صورتي رضايت بخش جلوه کند.

ارزيابي استراتژي كاري بسيار حساس و پيچيده است. تأكيد بيش از حد بر ارزيابي استراتژي ها مي تواند پر هزينه باشد و گاهي همانند يك ضد حمله عمل مي كند. هيچ كس دوست ندارد كه كارش به صورتي دقيق (با نظارت كامل ) مورد ارزيابي قرار گيرد !

به هر میزان که مديران بيشتر بكوشند رفتار ديگران را ارزيابي كنند، ميزان كنترل آنها كمتر خواهد شد. از سوي ديگر، نبودن هيچ نوع ارزيابي موجب تأمين هدف هاي اعلان شده به پيش مي رود، بايد استراتژي ها را ارزيابي كرد. در بسياري از سازمان ها ، ارزيابي استراتژي ها تنها به صورت ارزيابي شيوه اي مي شوذ كه سازمان كارها را انجام داده است.

آيا دارايي هاي شركت افزايش يافته است ؟
آيا سودآوري بالا رفته است ؟
آيا فروش افزايش يافته است ؟
آيا سطح يا ميزان بهره وري بالا رفته است ؟
آيا سود غیر ويژه ، بازده سرمايه و نسبت سود هر سهم افزايش يافته ؟

برخي از سازمان ها چنان استدلال مي كنند كه اگر پاسخي كه به اين پرسش داده مي شود ، مثبت باشد دليل بر اين است كه استراتژي ها به صورتي مناسب اجرا شده است. امكان دارد استراتژي ها درست و مناسب باشند، ولي اين شيوه استدلال مي تواند گمراه كننده باشد. زيرا ارزيابي استراتژي ها بايد به گونه اي باشد كه ديدگاه هاي كوتاه مدت و بلند مدت را تأييد نمايد و چنين هدف هايي تأمين شوند.

در اغلب موارد وضع به گونه اي است كه استراتژي ها نمي توانند بر نتايج عمليات كوتاه مدت اثر بگذارند و معمولاً سازمان زماني متوجه اين ضعف يا كاستي مي شود كه خيلي دير است. به هيچ وجه نمي توان ثابت كرد كه يك استراتژي خاص صورت منحصر به فرد مطلوب است يا حتي تضمين نمود كه كارساز واقع خواهد شد. اما مي توان براي شناسايي نقاط ضعف اصلي ، آن را ارزيابي نمود.

ريچارد روملت چهار معيار ارائه كرد كه براي ارزيابي استراتژي مورد استفاده قرار مي گيرد . که عبارت اند از :
  1. ثبات رويه
  2. سازگاري با عوامل محيطي
  3. امكان پذير بودن
  4. داشتن مزيت رقابتي

گروه مشاوران سرآمد کسب و کار(BCG)
مطالب مرتبط: استراتژی به زبان ساده
مدیریت استراتژیک در سطح سازمان

شبکه اهداف در برنامه‌ریزی استراتژیک سازمان